نارون

یک چیزهایی مثل باستان شناسی و ...

نارون

یک چیزهایی مثل باستان شناسی و ...

یک پاسخ کوتاه به مطلب قبلی

 

از قرار معلوم مطلبی را که درباره آشنایی با باستان شناسی نوشته بودم علاوه براین که خواننده زیادی داشته انتقادی هم به آن وارد بوده است. این انتقادها را به دیده منت قبول می کنم اما اجازه بدهید که خودم را فریب ندهم دیگران را در ناآگاهی نگذارم.

من حقایقی را که درباره این رشته جذاب می دونستم گفتم .

شاید یاداوری این خاطره بتونه به خواننده هایی که انتقاد کردن از منفی گفتنم درباره باستان شناسی کمک کنه .

یادم می آید روزهای اول ورود به دانشگاه بود . روزهای اول معمولا همه خیلی ذوق زده هستند . جالب بود که از روز اول به هرکس در دانشگاه گفتم باستان شناسی خندید .

اما سرکلاس که از استاد درباره این رشته وآینده شغلی آن پرسیدیم تقریبا موضوع را خیلی زود فیصله داد و گفت: "حالا کو تا 4 سال آینده که شما فارغ التحصیل بشین"

حالا آن 4 سال گذشته و من و دوستانم فارغ التحصیل شدیم. اما این که همه دوستانم توانسته باشند جایی را مربوط به رشته خودشان باشه پیدا کنند دروغ گفتم.

شاید این موضوع درباره دیگر رشته ها هم صادق باشه اما درمورد رشته خاصی مانند باستان شناسی متاسفانه نمود بیشتری داره.

 

آشنایی با رشته باستان شناسی

از وقتی که نارون را راه اندازی کردیم و با همت عزیز دیگری به روز نگهش داشتیم، برخی دوستان از من اطلاعاتی را درباره رشته باستان شناسی می خواستند . یادم می آید روزها اول توضیحی دراین زمینه داده بودم اما اجازه بدهید برای این که اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید یک مقدار بیشتر توضیح بدهم.

 

رشته باستان شناسی در ایران زیر مجموعه رشته علوم انسانی به حساب می آید . البته از چند سال پیش دانشکده های هنر نیزاقدام به راه اندازی رشته باستان شناسی در مقطع کاردانی کردند اما به ناچار دانشجویانی که دراین مقطع و در دانشکده های هنر فارغ التحصیل شدند، بعد از یک دوره دیگر شرکت در کنکور سراسری می توانند تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی و در زیرمجموعه علوم انسانی ادامه دهند.

در رشته باستان شناسی دانشجویان بیش از 130 واحد درسی را در زمینه های پیش از تاریخ (دوره های پارینه سنگی، میان سنگی و نوسنگی)، دوره تاریخی و دوره اسلامی می خوانند.

همچنین دانشجویان می باید یک فصل نیز که معمولا یکی از دو ترم آخر دانشجویان می باشد، در محل حفاریی که دانشگاه در نظر می گیرد حضور یابند و مهارت هایی را در این زمینه بیاموزند.

برخی رشته باستان شناسی را با تاریخ یکی می دانند یا این که این رشته را کاملا مشابه رشته تاریخ به حساب می آورند اما در این باره باید تاکید کنم که این دورشته اگرچه مشابهت هایی باهم دارند اما یکی به حساب آوردن این دو هم اشتباه است.

رشته باستان شناسی تا یک مقطعی (تقریبا از زمانی که بشر توانست بنویسد) از برخی اطلاعات رشته تاریخ استفاده می کند اما همه آن را به کار نمی گیرد.

رشته تاریخ مجموع نوشته ها و آثار به جا مانده از گذشتگان را شامل می شود اما رشته باستان شناسی می باید خود به دنبال این آثار بگردد.

رشته تاریخ با توجه به آثار موجود به بحث می پردازد اما رشته باستان شناسی با توجه حتی گاه حدسیات به کاوش در زمین می پردازد . اگرچه همانطور که گفتم از اشاره هایی که برخی مورخین در کتاب های خویش کرده اند هم استفاده می کند  که نمونه آن را در حفاری های بین النهرین می توان دید که باستان شناسان در اینجا کاملا از نوشته های تاریخی و بیشتر از آن از متون دینی استفاده کردند.

اما با این حساب زمانی که بشر هنوز خواندن و نوشتن نمی دانست چطور؟     

این دوران دوران سختی است.

باستان شناسان با توجه به یافته هایی که در کاوش ها به دست می آید می باید فرهنگ و نحوه زندگی وحتی روابط اجتماعی گذشتگان را تدوین کنند.

فکر می کنم تا حدودی با رشته باستان شناسی آشنا شدید .

حالا دو سئوال بسیار مهم در اینجا پش می آد.

اول این که اصلا هدف از رشته باستان شناسی چیست؟ دوم این که رشته باستان شناسی آیا شغل خوبی دراین جامعه به حساب

می آید؟

اول این که باید بگم بشر معمولا برای ارضا حس کنجکاوی خودش تاحالا میلیارد ها میلیارد هزینه کرده و مطمئنا بازهم می کنه .

این اصلا منطقی نیست که بگیم بشر فقط و فقط باید به دنبال رفاه  خودش باشه و برای این منظور از تمام حس کنجکاوی خودش هم بگذره.

فکر می کنم همه تابه حال تجربه کردند که چیزی آنقدر فکرتان را مشغول می کنه نمی تونید به کارتون ادامه بدید شاید این موضوع آنقدرها هم ربطی به شما نداشته باشه اما این حس کنجکاویه که باعث می شه شما اینقدر حساس بشید و نتونید مثل گذدشته به کارو زندگیتون ادامه بدهید.

اما درمورد پرسش دوم باید بگم این رشته هم مانند تمام رشته های علوم انسانی دیگه است که تو جامعه ما جایگاهی ندارند تازه بک مقدار هم بدتر چون تنها جایگاه تخصصی  شغلی اش  سازمان میراث فرهنگی است

خب امیدوارم این مقدار تونسته باشه کمکی به دوستانی باشه که علاقمند رشته باستان شناسی هستند.

 

فلزکاری نیشابور- بخش دوم

 

 

نظری اجمالی بر تاریخ نیشابور

شهرستان نیشابور یکی از شهرستانهای بخش مرکزی استان خراسان رضوی است که بین ً19و58ْعرض جغرافیایی و 30ً،59ْ طول جغرافیایی در حاشیه کویر مرکزی ایران واقع شده است. بخش اعظم این شهرستان در دشت نسبتاً وسیعی قرار دارد، که در شمال آن کوههای بینالود قرار دارد.

بر اساس سرشماری سال 1375 جمعیت نیشابور 412904 نفر بوده که 16931 نفر آن (حدود 41 درصد) در نقاط شهری و 243773 نفر (حدود 56 درصد) در نقاط روستایی سکونت داشته‌اند.

نیشابور شهری است خفته در اعماق تاریخ ، قرار گرفته بر چهار راه حوادث، شهری پرخاطره و عبرت‌انگیز و به گفته دکتر اسلامی ندوشن «کمتر شهری در سراسر ایران می‌توان یافت که به اندازه نیشابور عبرت‌انگیز و پرخاطره باشد. شهر پرشکوفا و نازنینی که روزگار مانند پهلوانان تراژدی، بزرگترین عزتها و بزرگترین خواری‌ها را برآن آزموده است.» می‌توان گفت که نیشابور ققنوس شهرهای ایران است. شهری که پس از هر بار مردن دوباره زنده شد و نفس کشید، شهری که حدود 19 بار بر اثر زلزله و حمله دشمنان ویران شد ولی باز هم پابرجا ایستاد. شهری که تاریخ آن را باید از گوشه و کنار کتاب‌های کهنه و سفالهای عتیق موزه‌های بیگانه و سنگ قبرهای شکسته فراهم آورد. شهری پرآوازه که در گذشته به صور و نامهای گوناگونی نظیر رئونت، تمام آپاخشتره، ابرشهر، اًپرشهر، ایرانشهر، نوشاپور، نیوه شاپور و ... از آن یاد شده و اکنون به نیشابور معروف است. نام نیشابور در کهن‌ترین دفتر ایرانی یعنی اوستا به گونة «ائونت» آمده است که به معنای دارنده جلال و شکوه است. در کتیبه شاپور اول در کعبه زردشت (262 م/ بعنوان یکی از قدیمترین سندهای ثبت شده از این شهر به نام «تمام آپاخشتره» یاد شده است.

قدمت نیشابور بر اساس حفریات جدیدی که در تپه برج نیشابور صورت گرفته است به حدود 6 الی 7 هزار سال ق.م برمی‌گردد. ولی بیشترین دورانی که از نیشابور در متون تاریخی صحبت شده است مربوط به زمان ساسانیان می‌باشد. چنانکه گفته می‌شود، در میان آتشکده‌های بسیاری که در ایران بوده است، سه آتشکده، اهمیت برتر و ویژه‌ای داشته‌اند که یکی از آنها آتشکده برزین مهر (آتشکده کشاورزان ایران زمین) واقع در کوهستان ریوند در شمال غربی نیشابور بوده است. وجود این آتشکدة بزرگ و نامی در این ناحیه، خود نمایانگر اهمیت موقعیت نیشابور به عنوان یکی از پایتخت‌های مذهبی و یا یکی از مراکز مهم فرهنگی سیاسی در دوران اوج آیین زردشت در ایران باستان (ساسانیان) می‌باشد.

نیشابور در اوایل اسلام با قیام سردار شورشی خراسان یعنی طاهر بن حسین، مشهور به طاهر ذوالیمینین که در جنگ مامون با برادرش امین وی را به پیروزی رسانده بود و به پاداش آن، حکومت شرقی ایران را در سال 205 هـ.. گرفته بود، برخورد می‌کند. طاهر با حذف نام خلیفه عباسی از خطبه نماز جمعه، تأسیس اولین حکومت  سلسله ایرانی را پس از حمله اعراب به ایران (به نام سلسله طاهریان) اعلام نمود. بطور کلی اگر چه نیشابور در طی قرن‌های سوم تا هفتم هجری دارای موقعیت بسیار ممتاز حکومتی، تجاری و بازرگانی بوده است، لیکن در این دوران به دلیل بروز جنگهای پیاپی نظیر رقابت حاکمان محلی، تخریب و تصرف آن توسط پادشاهان و امیران سلسله‌های مختلف تهاجم اقوام غز، زلزله‌های سالهای 242، 545، 605 هجری قمری، آتش‌سوزی سال 538 (یا 548) هـ.ق و نیز جنگهای داخلی که بین محلات مختلف شهر به علت اختلافات مذهبی و مسلکی، پیش آمده بود، بارها ویران شده و یا آسیبهای فراوان دیده و دوباره به همت حاکمان سخت‌کوش این شهر بعنوان یکی از مراکز مهم سیاسی، علمی و فرهنگی خراسان بزرگ خود نمایی کرده است. و پس از حمله مغول در سال 618 هـ.ق دیگر نیشابور نتوانست به آن شکوه و عظمت دوران گذشته برگردد.

 

پیشینه کاوشهای باستان‌شناسی نیشابور:

اولین انگیزه کاوشهای باستان‌شناسی در نیشابور به اوایل قرن حاضر می‌رسد. توجه متون دوره اسلامی به زبانهای اروپایی و گزارشهای سیاحان قرن 19 و اوایل قرن 20 درباره نیشابور و همچنین خروج تعدادی از اشیاء فرهنگی این شهر به خارج از ایران باعث جلب نظر تعدادی از کاوشگران خارجی به این محل گردید. برای اولین بار یک هیأت آمریکایی از طرف موزه متروپولیتن به سرپرستی چارلز ویلکنسون و با دستیاری جوزف اوتپن و والترهاوزر، به استناد اقوال مورخان و جغرافیانویسان دوران اسلامی و به امر کشف آثار دوران ساسانی عازم نیشابور شدند و کاوشهای خود را از سال 1935 شروع کردند و تا سال 1940 ادامه دادند. با شروع جنگ دوم جهانی این کاوشها متوقف شد و مجدداً برای یک فصل در سال 1947 ادامه یافت. محل کاوشها، تپه سبزپوشان، تپه مدرسه، تپه تاکستان و قنات تپه بود. ویکلنسون در مورد انگیزه این کاوشها می‌نویسد: «این محل به علت اشارات بسیاریکه در منابع عربی و فارسی بدان شده بود انتخاب گردید. این اشارات حاکی از این است که نیشابور در دوره ساسانی ساخته شده و برای چندین قرن در دورة اسلامی شهر مهمی به شمار می‌رفته و هنر و صنعت پیشرفته‌ای داشته است.»

دومین برنامه مهم حفاری پژوهشی را وزارت فرهنگ و هنر سابق به منظور مطالعه کوره‌های سفالگری نیشابور برنامه‌ریزی کرد و انجام آن برعهده آقای سیف ا... کامبخش  به مدت 22 روز در اسفند ماه سال 1347 نهاده شد. ایشان در طی کاوشی که انجام دادند موفق به کشف چهار کورة سفالگری گردید که متعلق به دورة سلجوقی می‌شد. همچنین ریچارد بولیت در سال 1966 نیز موفق به بازسازی محلات قدیم نیشابور گردید.

معاونت پژوهشی سازمان میراث فرهنگی کشور به منظور تعیین حریم محدوده شهر باستانی نیشابور برنامه‌ای را تدارک دید و انجام آن را به محمود موسوی سپرد، هیئتی تحت سرپرستی آقای موسوی در پائیز 1367 ضمن تعیین حریم شهر موفق به کشف بقایای یک حمام از دوره سلجوقی و خاکبرداری آن و کشف یکی از محلات مسکونی شادیاخ و کشف 26 سکه نقره ایلخانی که عموماً ضرب ضرابخانه نیشابور بوده، شدند. انجام حفاریها و پژوهشهای مذکور منجر به کشف آثار مهم، معماری، تزئینات بنا، حجاری، گچبری ، نقاشی دیواری، مساجد، مدارس، حمام، خانه‌های مسکونی، سفال، فلز، شیشه، سکه و آثار دیگری از دوران اسلامی گردید. با کشف این آثار محققان خارجی و داخلی مطالعاتی را بر روی آنها آغاز کردند و نتایج تحقیقات خود را به صورت مقاله، کتاب و گزارش در داخل و خارج از کشور در دسترس علاقمندان قرار دادند.

 

فلزکاری نیشابور(قرون اولیه اسلام)

خراسان از جمله ایالتهایی بوده که اغلب صنایع در آن رونق داشته اند و جاده ابریشم از آن عبورمی کرده است، اما تلاش در خور و شایسته ای برای شناخت گذشته آن صورت نگرفته است وبا توجه به این امر ، مشکل است که در این باره (صنعت و هنر)واین منطقه خصوصا در اوائل دوران اسلامی سخن بگوئیم .با توجه به کاوشهای انجام شده و اطلاعات کمی که در این مورد موجود است ، می توان گفت تاکسیلا یکی از مراکز شکوفا درپیش از اسلام بوده است؛ و سغدیان هم در پیش از اسلام یکی از مهمترین تولید کنندگان ظروف نقره ای بوده اند .

یکی از این شهرها در منطقه خراسان ، نیشابور بوده است و آنچه سبب شده که از نیشابور به عنوان مرکز فلزکاری شمال شرق ایران نام برد به چند دلیل است:

1- قرار گرفتن بر سر راه جاده ابریشم و وجود بازرگانان در این شهر که علاقمند به تجارت با مناطق دور دستی چون مرو ، بلخ،جرجان و ری بوده و نیشابور حالت مرکزیت  را داشته و اغلب اشیاء از این منطقه به مناطق دیگر صادر می شده ، که در کاوشهای انجام شده این قضیه ثابت شده است .

2- وجود جمعیت زیاد نیشابور در آن زمان که خواهان کالاههای مورد نیاز زندگی بوده اند .

3-وجود معادن نقره ، مس ، آهن و سرب در کوههای نوقان در نزدیکی نیشابور وهمچنین معادن دیگر درشهر توس .

4-   نیشابور در قرون اولیه اسلام به عنوان یکی از پایتختهای ایران تلقی می شده است و به همین جهت اغلب هنرمندان از نقاط دور دست به آنجا عزیمت می نمودند.